جزئیات نقاشی مصر باستان مشخص شد
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۲۰۳۷
به گزارش لایوساینس، نتایج تحقیقات جدید، تغییراتی که هنرمندان مصر باستان در بیش از ۳۰۰۰سال پیش در پرترههای سلطنتی یک مقبره باستانی ایجاد کرده بودند را آشکار کرد.
این نقاشی فرعون «رامسس دوم»(دوره حکومت از ۱۲۷۹ پیش از میلاد تا ۱۲۱۳ پیش از میلاد) را به تصویر میکشد و بر روی دیوار مقبرهای به نام «ناختامون» در نزدیکی «اقصر» خلق شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل، کارشناسان پیشتر تصور میکردند که این نقاشی فرعون را در حال سوگواری برای مرگ پدرش، فرعون «ستی یکم»(دوره حکومت از ۱۲۹۴ پیش از میلاد تا ۱۲۷۹ پیش از میلاد) به تصویر میکشد. با این حال اسکنهای جدیدی که از این نقاشی گرفته شده است، نتایج متفاوتی را نشان میدهد.
محققان با استفاده از روش طیفسنجی فلورسانس پرتو ایکس که برای بررسی ترکیبات شیمیایی یک شیء کاربرد دارد، نقاشی «رامسس دوم» و یکی دیگر از نقاشیهای این مقبره را اسکن کردند و به جزئیاتی را آشکار کردند که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیست.
این گروه از محققان دریافتند که در این نقاشی «رامسس دوم» در حقیقت با «پتاح»، یکی از ایزدان مصر باستان مواجه شده است.
با این حال تفسیر جدید این گروه محققان از نقاشی «رامسس دوم» و زمان خلق آن مخالفانی هم دارد.
این گروه از محققان همچنین کشف کردند که «رامسس دوم» با برآمدگی زیر گلو یا همان «سیب آدم» نقاشی شده است. محققان این نکته را یادآور شدند که چنین جزئیاتی هرگز در هنر مصر باستان نشان داده نشده بود.
علاوه بر این فرعون در ابتدا در حالی به تصویر کشیده شده بود که گردنبندی به نام «گردنبند شبیو» را پوشیده بود که از چند زنجیره حجیم طلا تشکیل شده است. محققان در مقاله جدید نوشتند که این نوع گردنبند در دودمان بیستم مصر باستان (فاصله ۱۱۸۶ پیش از میلاد تا ۱۰۷۰ پیش از میلاد) مرسوم بود، اما در دوران حکومت «رامسس دوم» استفاده نمیشد. به گفته محققان، گردنبند «شبیو» بعدها با رنگ پوشانده و به جای آن گردنبند «وسخ» نقاشی شده که نوعی جواهر مسطح رایج در دوران حکومت «رامسس دوم» بود.
این گروه تحقیقاتی با توجه به اکتشافاتی که درباره گردنبند این نقاشی صورت گرفته است، فکر میکنند که این نقاشی در ابتدا در دودمان بیستم مصر باستان، یعنی چند دهه بعد از مرگ «رامسس دوم» خلق شده است. به نظر میرسد، زمانی که هنرمندان متوجه شدند که گردنبند اشتباهی را برای «رامسس دوم» نقاشی کردهاند، این اشتباه را اصلاح کردهاند.
به گفته «فیلیپ مارتینز» محقق ارشد این مقاله، برآمدگی زیر گلو «رامسس دوم» نیز احتمالا در جریان اصلاح این نقاشی و اشتباها به آن اضافه شده است. هنوز مشخص نیست که چرا «رامسس دوم» با تهریش بر روی چانهاش به تصویر کشیده شده است. این نوع نقاشی رایج نیست، چراکه فرعونها اغلب با صورت اصلاح شده یا ریش نقاشی میشدند.
علاوه بر نقاشی که «رامسس دوم» را نشان میدهد، این گروه از محققان نقاشی دیگری از همین مقبره را تحلیل کردند. اسکن این نقاشی جزئیات بیشتری را در مورد بازویی بعدا نقاشی شده بود و هنوز با چشم غیرمسلح به راحتی قابل مشاهده است را آشکار کرد.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی افزایش قیمت شاخص بورس طلای جهانی قیمت روز خودرو پیش از میلاد مصر باستان رامسس دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۲۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
منیژه ، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!
عصر ایران - حجه الاسلام سیداحمد علم الهدی که گویا دغدغه ای مهم تر از حجاب ندارد، در خطبه های این هفته نیز بدان پرداخته و این بار گفته است: اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را می توان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند:
منیژه منم، دخت افراسیاب
برهنه ندیده تنم آفتاب.
سپاس از آقای علم الهدی که در خطبه های نماز جمعه، اشاره ای هم به تاریخ و فرهنگ و ادب ایران زمین کرده است! اما از آقای علم الهدی می پرسیم ماجرای بهار 1390 میدان فردوسی مشهد یادتان است؟
خودتان را معذب نکنید، به خاطرتان می آوریم: آن سال، به مناسبت هزاره سرایش شاهنامه فردوسی - که شما نیز او را به درستی "حکیم" خواندید - مجموعه از نقاشی های دیواری با موضوع شاهنامه به مساحت 2200 متر در میدان فردوسی مشهد رسم شد. خلق این اثر هنری حدود یک سال به طول انجامید ولی یک ماه بعد از رونمایی از آن، اداره حفاظت از املاک آستان قدس رضوی، شبانه تعدادی کارگر به محل فرستاد و کل اثر را تا صبح با رنگ سفید محو کردند و از بین بردند!
آقای علم الهدی!
این شاهنامه ای که امروز شما بدان استناد می کنید تا ثابت کنید که حجاب یکی از مظاهر فرهنگی ایرانیان است، همان شاهنامه ای است که روی نقاشی هایش در شهری که شما امام جمعه اش بوده اید، شبانه رنگ پاشیدند و شما هیچ نگفتید!
اگر آن روز، مانع از کار غیر فرهنگی محو نقاشی های شاهنامه می شدید و لااقل به دوستان تان می گفتید که شاهنامه را حکیمی به نام فردوسی سروده و حتی در آن به حجاب نیز اشاره کرده است، امروز استنادتان به این اثر ملی برای ترویج حجاب، دلنشین تر بود.
جوانان هنرمند کشور، یک سال در گرما و سرما ، عاشقانه کار کردند تا این اثر هنری را خلق کنند
ولی یک روز صبح، دیدند که عده ای شبانه روی هنرشان رنگ سفید پاشیده اند؛ به همین راحتی، به همین تلخی!
شما درست می گویید آقای علم الهدی! زنان ایرانی در طول تاریخ و حتی هزاران سال قبل از اسلام، به شهادت آثار و روایت مورخین، بانوانی نجیب بوده اند با تن پوش هایی از پاکدامنی. اما چرا شما و همفکران تان همواره نسبت به تاریخ و تمدن ایران بی مهری می کنید و حتی گرامیداشت کوروش را برنمی تابید ولی نیاز که پیدا می کنید دست به دامن ایران باستان می شوید؟! چگونه حتی در شهری که شما امام جمعه اش هستید، دور میدان فردوسی، نقاشی های شاهنامه هم تحمل نمی شود ولی صحبت از حجاب که می شود یادتان می افتد در همان شاهنامه ای که روی نقاشی هایش رنگ پاشیده و محوش کرده اند، زنی به نام منیژه وجود دارد که آفتاب تنش را برهنه ندیده است؟!
میدان فردوسی مشهد بعد از نقاشی و بعد از محو کردن آن
بگذارید یک چیز را خیلی رک و صریح به شما بگوییم آقای علم الهدی: کسانی که کمر همت بستند به نابودی و نادیده انگاری تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و حتی همین الان هم پدیده های ایرانی مانند نوروز خار چشم شان است، اگر بیشتر از دشمنان دین، به ایمان مردم خیانت نکرده باشند، کمتر نکرده اند. تریبون دارهایی که سال ها فرهنگ ایرانی را در برابر دین قرار دادند و دو راهی جعلی ایرانیت و اسلامیت را پیش روی مردم و خاصه جوان ها گذاشتند، عامل بسیاری از دین گریزی هایی هستند که نتیجه اش را در خیابان ها می بینند و بعد، از پلیس ها می خواهند که محصول کارشان را دستگیر کنند!
راستی بد نیست یک نکته را هم با امام جمعه محترم مشهد در میان بگذاریم: اگر منیژه و منیژها در طول تاریخ هزاران ساله ایران، پوشش هایی برازنده زنان عفیف داشتند و به قول شما با حجاب بودند، به خاطر حضور ماموران حکومتی بر سر کوی و برزن ها برای تحمیل نوع خاصی از پوشش نبود؛ به خاطر "باورهای فرهنگی" شان بود که بعد از اسلام نیز "ایمان دینی" بدان افزوده شد.
بروید ببینید چه کسانی با تبر به جان فرهنگ اصیل ایرانی افتادند تا آن باورهای فرهنگی - که امروز بدان ها نیازمندشده اید - به محاق برود؟ و باز بررسی کنید چه کسانی، دین را هزینه منافع خود کردند و به جان "ایمان دینی" مردم افتادند؛ احتمالاً شما نیز به این نتیجه خواهید رسید که ضاربان فرهنگ ایرانی و تخریب کنندگان دین مردم، نه دو دسته که دست بر قضا یک گروه اند!